...

آخ که اگه من و بهارک رو تو ونکُور ول می‌کردن تا بریم با هم بگردیم ... چه حالی میداد !! قول میدم اگه یه سال هم وقت داشته باشیم از گردش و تفریح و ولگردی و اینا خسته نمیشدیم٬ کم هم نمی‌آوردیم ... هر چی باشه هم من الان زدم تو خط خوشگذرونی هم اون ماشالا هزار ماشالا واسه خودش این‌کارس :> خلاصه به این نتیجه رسیدیم که باهم اگه بودیم خیلی حال میداد ... حیف که فاصلمون یه کم زیاده ٬ حتی اگه پرواز هم بکنیم از اینجا حساب کنی ۲۰ ساعت٬ از ایلینوی حساب کنی ۷-۸ ساعتی راهه !! حالا دنیا رو چه دیدی ... شاید سال بعد تعطیلات کریسمس رفتم اونجا ؛) هم فال هم تماشا ... هم بهارک هس٬ هم روزبه هس ... از همه مهمتر مریم داره ٬ مهران داره ٬ ترایدنت داره ... آخ که ونکُور چقده خووووووفه ... دلم خواست :(