Pages

Saturday, July 26, 2003


امشب اهل خانه از شمال برگشتن . از اونجایی که من کم‌کم دارم لخت میشم خیلی راحت باید بگم که واقعاً از این بابت متأسفم و وقتی ماجراهاشون رو برام تعریف کردن تو دلم گفتم کاش هیچ‌وقت بر نمیگشتن (منظورم تا وقتیه که من اینجا هستم البته)

No comments:

Post a Comment