...

کی گفته دو نفر آدمی که با هم ازدواج میکنن باید شبیه هم باشن ؟!! به نظر من باید کاملاً برعکس هم باشن تا یه جوری مکمل هم باشن . خلاصش اینکه اگه من یه روز بر اثر این رفقای نابابی که چپ و راست دارن زن میگیرن از راه راست به در شدم و داشتم زن میگرفتم یادم بندازین یه وقت عاشق یه دختر دیوونه نشم و زن دیووونه تر از خودم نگیرم (قابل توجه احسان و مریم که مثلاً خواهر برادر بزرگترم هستن و نیز قابل توجه بعضیا که یه عمریه قراره واسه ما یه سلیطه جور کنه سرمون گرم شه ) . خلاصه اینکه برم یه زن عاقل بگیرم که یه کم منو جمع و جور کنه مجموع برداریمون خیلی پرت و پلا نشه دیگه . البته این مجموع برداری اگه پ‍سر باشه یا دختر خب فرق میکنه ولی کلاً فکرش رو بکنین ٬ مثلاً از من و یه دیووونه‌ی دیگه بدتر از من چه چیزا که ممکنه بیرون نیاد - مثلاً همین میمون که تو راهه ٬ فکرش رو که میکنم دلم به حال اهالی کونکوردیا میسوزه ٬ آی میسوزه ... ) !!! خدا به داد برسه .

فقط یه مشکل فلسفی وجود داره اونم اینکه یه زن عاقل (ببخشین یه دختر عاقل) اگه عاقل باشه که زن یه دیووونه نمیشه ٬ اگه هم یکی زن من بشه که دیگه عاقل نیست (حداقل من خودم که میدونم ). خلاصه این وسط پیدا کنید پرتقال فروش را .

پ.ن. ببینین من وقتی اینا رو دارم پست می‌کنم سرم درد میکنه ٬ خوابم میاد ولی بیخواب شدم دوباره ٬ قرصام رو هم نخوردم .. دیگه خودتون حساب کنین دیگه ... البته سعی کردم خیلی مبادی آداب صحبت کنم و رعایت شؤونات و اینا رو هم بکنم که روزبه هم خیلی شاکی نشه ولی خب خداوکیلی سخته !