...

می‌توان بر جای باقی ماند
در کنار پرده ، اما کور ، اما کر

می‌توان تنها به حل جدولی پرداخت
می‌توان تنها به کشف پاسخی بيهوده دل خوش ساخت
پاسخی بيهوده ، آری پنج يا شش حرف

می‌توان چون صفر در تفريق و جمع وضرب
حاصلي پيوسته يک‌سان داشت
...
ميتوان چون آب در گودال خود خشکيد
.
.
.
و مي‌توان ٬ معامله کرد :‌ يک هيچ با همه چيز ... و من هيچ ... و تو هيچ ... و تو همه چيز ...

من هيچ را بردم ... و همه‌چيز را گزاردم ... و هيچ نبردم ...


چون همان جنگجو که نجنگید
اما...شکست خورد.
اما...شکست خورد.
اما...شکست خورد.
.
.
.