...

ما ایرانی هستیم
ما از اسطوره شکنی لذت می بریم
ما هوچی هستیم، ما فکر نمی کنیم، ما باور می کنیم، ما عقلمان به گوشمان است، عقل ما در آن عضوی که می گویند نامش مغز است و جایگاهش بین دو گوش ماست نیست، ما آدمی را تا عرش بالا می بریم، وقتی روی عرش است همه چاکر و مرادش می شویم، تعریفش می کنیم، تمجیدش می کنیم، از او اسطوره می سازیم، همه چیزش را می پرستیم. بعد ورق که برگردد، یعنی منظورم اینست که ورق که برگردانده شود، ورق که با جبر و زور برگردد و اسطوره ی ما از عرش پایین بیاید همه دشمن او می شویم، همه میگوییم اخ اخ، تف تف، چقدر این آدم ایش است، چقدر کارهای بد بد می کند همه ش، چقدر یوم یوم یوم!!!
داشتم می گفتم، ما ایرانی هستیم، ما به ایرانی بودنمان افتخار می کنیم، ما به رشد نکردنمان افتخار می کنیم، ما کتاب نمی خوانیم، ما پول اضافه مان را می دهیم که در بهترین رستوران شهر دختر دید بزنیم و غذاهایی با اسمهای عجیب غریب بخوریم که به لعنت خود خدا هم نمی ارزند، ولی ما حاضر نیستیم که پول بدهیم کتاب بخریم که شعورمان ذره ای بالا رود
آخ، از بحث دور شدیم، داشتم می گفتم که همه ی مشکل ما جایی بین دو گوشمان است، همه ی مشکل در مغزمان است، در عقل نداشته مان
ولی خوب، من می گویم به عوض این حرفها بخندیم، موسم شادیست !