...



Zbigniew Preisner: Secret Garden
(download: 1.9mg, stream: .9mg)

تو داری میدویی دنبال من
یه عالمه آدم هم دارن میدون دنبال ما دو تا
تو داری یه جوره خوبی دنبال من می کنی، اون یه عالمه آدم یه جور بدی دنبال هردومون می کنند
من دارم از دست هر دوتاتون فرار می کنم، هم یه جور خوبی هم یه جور بدی
تو داری دنبال من میکنی یه جور خوبی، از دست اونا هم فرار می کنی یه جور بدی
من میخوام از تو تندتر بدوم که بهم نرسی و منو نگیری که من نبازم، ولی قد تو بلندتره و تندتر میدویی، هی چند بار میرسی و تا چنگ میزنی بلوز منو از پشت بگیری من دوباره از چنگت درمیرم، فکرم نکن نفهمیدم که خودت میذاری من در برم ها، از همون بار اولی که گذاشتی فرار کنم فهمیدم، میخوای بازیمون زود تموم نشه، مگه نه؟
من دارم رو به جلو می دوم، اصلنم سرمو برنمیگردونم که پشت سرمو ببینم که تویی که دنبالمی که هستی که، فقط الآن مهم فراره، مهم اینه که آدم بازنده نشه
می دوییم و می دوییم و می دوییم
کم کم اونایی که یه جوره بدی دنبالمون کردن خسته میشن و برمیگردن سر خونه زندگیه خودشون، الآن فقط من و توییم که داریم دنبال هم می کنیم
بعد من خسته شدم هی میخوام برم یه جایی که دست تو به من نرسه و من بتونم یکمی خستگیمو در کنم
اونوقت یهویی یه عالمه درخت می بینم جلوم، بعد به خودم میگم که من میتونم برم ازین درخته بالا و همون بالا بشینم تا خستگیم در بره
بعد شروع می کنم به بالا رفتن، یکمی که بالا میرم تو بهم میرسی و از پشت منو میگیری و میاریم پایین
من هنوز روم به طرف درخته و ندیدم که تو کی هستی که
بعد اینجوری صورتمو محکم میگیری بین دو تا دستات و میچرخونی صورتمو به طرف خودت
محکم الآن صورتمو بین دستات گرفتی، داری تو چشمام نگاه می کنی، دارم تو چشمات نگاه می کنم، بدن پلک زدن، خیره ی خیره
حالا پیشونیتو میچسبونی به پیشونیه من و هنوز تو چشمام نگاه می کنی، از یه فاصله ی ۵سانتی، هنوزم صورتمو محکم نگه داشتی بین دو تا دستتا، منم خیره میشم تو چشمات، از فاصله ی ۵سانتی
بعد یه دفه ول می کنی منو، من یکمی نگات می کنم، تو هنوز جدیه جدی تو چشمای من زل زدی، من که میدونم الآن میخوای چی بهم بگی، بعد من میترسم، دوباره شروع می کنم به دویدن، دوباره فرار می کنم، تو هم دوباره می کنی دنبالم
بعد از یه کلی وقت حالا یهویی من می بینم که جلوم دریاست، پشتم هم که تویی، یهویی میپرم تو آب و شروع می کنم به شنا کرد، تو هم دنبالم می پری تو آب و شنا می کنی
همینجوری که شنا می کنیم چند بار نزدیکه که تو منو بگیری، منم میدونم که اینبار اگه بتونی منو بگیری دیگه عین قبلنا که ولم نمی کنی که دوباره فرار کنم، ایندفعه اگه بگیریم محکم نگهم میداری، نمیذاری برم
برای همینم من دارم با آخرین سرعتی که میتونم شنا میکنم، خوبیش اینه که شنای من از تو یکی خیلی بهتره، این میتونی درازیه قد تو را در برابر من خنثی کنه
خیلی داری سعی می کنی که منو بگیری، خیلی بارم تا نزدیکه نزدیکه من میای، ولی نمیتونی
بعد اونقدر شنا می کنیم تا دریا تموم میشه و میرسیم به ساحل
دیدی که بعد از یه عالمه شنا آدم چقدر همه ی تنش سست میشه، هی زانوهاش انگاری میخواد همین الآن خم بشه، منم الآن همونجوریم، ولی مجبورم که بازم بدوم و فرار کنم
یه عالمه تو ماسه ها دنبال من میکنی
بعد یهویی منو میگیری
من میافتم زمین، تو هم با من میافتی
حالا دو تا آدمیم که همدیگه را بغل کردیم تو ماسه ها،محکمه محکم، تنگه تنگ
دیگه دنبال هم نمی کنیم
:)