...
آدم بعد از یه مدت به تنهایی عادت میکنه. تو تنهاییش زندگی میکنه ٬ تو تنهاییش عاشق میشه ٬ تو تنهاییش گریه میکنه ٬ تو تنهاییش بزرگ میشه ٬ یه روزم تو تنهاییش میمیره ....

طالعت دنيايي هولناك است ... و زندگيت سراسر سفر و پيكار ... بسيار عاشق خواهي شد .. و بسيار خواهي مرد ... سرنوشتت است كه تا هميشه بروي .. و در عشق بر لبه خنجر قدم زني و چون صدف تنها بماني . سرنوشتت است كه هميشه بگذري.. و مليونها بار عاشق شوي ... و باز گردي,

‌بازگردي چون پادشاهي خلع شده ....




You've never learned to read or write
There's no books upon your shelf
And your pleasure knows no limits
Your voice is like a meadowlark
But your heart is like an ocean
Mysterious and dark.

But I don't sense affection
No gratitude or love
Your loyalty is not to me
But to the stars above ...

One more cup of coffee for the road
One more cup of coffee 'fore I go.
To the valley below.