...
....
کرج
دور آتیش
تو باغ
میچرخیدن
من نیگا می کردم
بعد گفت بیا
بعد من رفتم
دستمو گرفت
با هم می چرخیدیم
دور آتیش
هوا سرد بود
آتیش قشنگ بود
دستش داغ بود
دست من؟
عین همیشه
سرد بود
خیلی
سرد