نوشتن برات یه عادت میشه
مثل تخیل کردن
نوشتن برای کسی که دیگه نیست
تخیل کردن برای کسی که دیگه نیست
روزی که نتونم بین دو تا لقمه ، بین دو تا قدم برداشتن ، بین نوشتن دو کلمه ، بین دو سلام ، بین دو نگاه ، تو هر لحظه ، یه هو همه چیز رو مات کنم و برم یه جای دور که همه ی حرفای تلخ توش گم میشن و همه ی مرزا توش نیست میشن ... روزی که نتونم هر لحظه ش قشنگی و خوبی معصوم تو رو تخیل کنم.
اون روز مردم.