...
بهش میگم بیا بازی کنیم
بهش میگم ببین
وقتی که تو نفس می کشی، اون هوایی که می کشی توی ریه هات، همه ش که اکسیژن نیست
یه کمیش اکسیژنه و یه عالمه ش هم چیزای دیگه
هوای بازدمت هم که همه ش دی اکسیدکربن نیست
یه کم کوچولویی ازون اکسیژنا را دی اکسیدکربن می کنی و بقیه ش همونجوری دست نخورده میمونه
یعنی بازدمت هم اکسیژن داره هنوز
ولی خوب کمتر از اکسیژن هوای بیرون که اول نفسش کشیدی
بهش میگم بازیمون اینجوریه
تو هوا را اول می کشی توی ریه هات
بازدمتو من نفس می کشم
دهنمون را محکم می چسبونیم به هم، یه جوری که از هیچ جاییش هوا بیرون نیاد
خوب؟
از دماغمون هم نفس نمی کشیم، فقط از دهنه
بازدم ِ تو میشه دم ِ من
بازدم ِ من میشه دم ِ تو
اکسیژن هربار داره کمتر و کمتر میشه
بازیمون اینه که ببینیم کی دیرتر خفه میشه
میگه باشه، بازی کنیم
شروع می کنیم به بازی
اولش نفسامون هماهنگ نیست
هردوتامون با هم میخوایم هوا را بکشیم تو و بیرون
یه کمی میگذره منظم میشیم
هی اکسیژن کم داره میشه
هی نفسمون تنگتر میشه
من می بازم
نفس من که خوب همیشه از همه کمتر هست
ولی آخه وقتی که اون برد و بازی تموم شد اصن نفسای عمیق نمی کشید که بی هواییه اون چند دقیقه را جبران کنه
فک کنما
تقلب کرده بود
از دماغ نفس می کشید
حالا هر چی
من سوختم :)