...
دنیا میتونه قشنگ باشه
دنیا میتونه آروم باشه
من و تو میتونیم موازی نباشیم، میتونیم زاویه داشته باشیم نسبت به هم، نه اونقدر زیاد که اگه تکیه بدیم به هم لیز بخوریم روی زمین، یه زاویه ی مناسب، که اگه تکیه دادیم همیشه سرپا بمونیم، همونجوری تو بغل هم، همونجوری که به هم تکیه دادیم
اونجوری که باشه حتی میتونیم دوتاییمون با هم خسته بشیم، میتونیم دوتاییمون با هم خل بشیم، با هم عصبانی بشیم، با هم یه دفعه قهر کنیم، با هم بزنیم تو گوش هم، با هم گاز بگیریم، با هم نگاه کنیم، تو چشمای هم
همه میتونن واقعی باشن، که من هرموقع نگاهشون می کنم حجمشون را حس کنم
من میتونم واقعی نباشم، که هرقدر که دلم بخواد به ادما نزدیک بشم، تا بوی تنشونو از پشت بوی عطرشون بو بکشم، که بشناسم، این مال منه هنوز یا نه
ما میتونیم زندگی خودمونو بکنیم، سطح زندگیمون هم لیز باشه، از کنار هم سر بخوریم، تو لیزتر باشی، من بیشتر سر بخورم روت، خیلی دور برم، اونقدر که تو هیچوقت نرسی و نبینی و نفهمی و یادت بره که منم
که من منم
خیلی چیزا میتونه باشه
خیلی چیزا نمیتونه باشه
حتی تو بغل منم شاید دنیا آروم نبود
از کجا معلوم؟