انگار سالها بود شب بیدار نمونده بودم
سالها بود صدای این پرنده ها رو دم صبح نشنیده بودم
انگار سالها بود باد تو درختای بالا سرم نپیچیده بود
شبه ٬ ولی هوا خیلی تاریک نیست
آسمون یه جوریه
یه رنگی که اسمش رو بلد نیستم
درختا ولی سبزن
تو کوچه هیچکس نیست
فقط صدای پرندهها میاد
صدای باد
صدای کوچهی خالی
صدای شیندلر لیست
صدای قلقل قلیون
صدای فیداوت شدنِ من