قبلاً گفتم بازم میگم
من از محافظه کاری بدم میاد
از آدمای محافظه کارم همین طور
از زندگی محافظه کارانه هم همین طور
از هر چی هم که آدم رو ترسو و محافظه کار بار بیاره هم همین طور
یکی از این هر چیزا هم اخلاقه
اخلاق یه سری قانون و قاعدهی نوشته و نانوشتهست که آدما تصویب میکنن که راحتت تر زندگی کنن و امنیتشون بیشتر باشه ٬ هیجانشون هم کمتر.
برای اینکه از هیجان فرار کنن همه چی رو میذارن تو یه سری چارچوب بهش میگن اخلاقی یا غیر اخلاقی.
خیلی از اینا هم خوبه ٬ ولی باید و نباید مزخرفه. ریشهش ترسه ٬ ریشهش محافظه کاری.
من نیستم.
تضاد دارم که دارم ٬ به خودم مربوطه.
ولی قبولش ندارم.
همین.