...


ـ شنيدم.
ـ يك قهوة سرد با يك نگاه سرد لطفاً.
ـ چي مي‌خواي.
ـ مي‌توونم يك قهوه سرد با يك نگاه سرد داشته باشم، لطفاً.
ـ منظورتون چيه؟
ـ نگاه سرد لطفاً.
ـ قهوه مريم گرم بود؟
ـ آره باهاش قرار ملاقات گذاشتم.
ـ هر وقت عاشق شدم از يك درخت خشك يك مجسمه ساختم.
ـ اينو براي من ساختي؟
ـ اون يكي رو براي تو تراشيدم.
ـ مي‌دوني من كليد خونه‌مو هربار مثل يك راز پيدا مي‌كنم.
ـ اين چيه؟ ساعت؟
ـ اين كورنومتره.
ـ براي چي.
ـ لحظات خوش زندگي‌مو باهاش اندازه مي‌گيرم.
ـ تا حالا چقدر شده