...
دوباره مریض شده ، مثل اون موقع‌ها ٬ اون موقعا که ترسناک بود ٬ که همه‌ش میترسیدی. که میومد داد و بیداد میکرد و وسطش گریه میکرد و میومد بغلت و خودشم میدونست که مریضه ولی نمیفهمید چرا.

بدم میاد از مریضی. خیلی بدم میاد.