...
مثل قصه‌های هزار و یک‌شب
هزار و یک شب
و هر شب یک قصه
هر قصه سند یک روز بیشتر زندگی کردن
شاید هم یک روز دیرتر مردن
هر شب در من کسی قصه‌ای میگوید
که همه چیز در نگاه آدم‌هایش اتفاق می‌افتد
دنیای هزار و یک شب من از جنس نگاه است
و من هر شب برای یک روز بیشتر زنده بودن
و یک قصه‌ی دیگر
نگاهم را سنگین میکنم
چشمانم را میبندم

میدانی٬
تو در قصه‌های هر شب من خوشبختی
خوشبخت لحظه‌ها

میدانی لحظه یعنی چه؟