...




از اینا که یه هو نمیدونی از کجا یه تصویری بهت ظاهر میشه و میچسبه جلوی چشمت و کنار نمیره.
که خیلی هم تصویر شفاف و روشن و واقعی ایه
که دیگه هیچی دیگه رو نتونی ببینی و هیچ جا از دستش نتونی فرار کنی و هیچجوری نتونی خودتو گول بزنی
که تا خوابت ببره هی همون تصویره رو ببینی و وقتی بیدار میشی هم همونو
که غذابت بده و شکنجه بده و خل شدن و دیوونه شدن و دیوار گاز زدنم فایده ای نکنه.
که خیلی دردناک باشه

که با همه ی اینا نتونی ولش کنی. چون ممکنه از همه زندگی همین تصویر واست مونده باشه.
تصویرا مهمن.
خیلی مهمن. حتی اگه از آینده ای اومده باشن که شاید هیچ وقت نیاد و نرسه.