...
تصویر ها برگشتن دوباره. حمله کردن، وحشیانه.
درد خوبیه. و لذت خوب تری.

چشمام رو که رو هم میذارم همه جا تاریک میشه. فشار که میدم یه نور تندی میدوه و همه چی رو روشن میکنه. چشما رو که باز میکنم ستاره ها رو تو روز میبینم. همه جا هستن. میدرخشن.

ستاره ها طلایی نیستن. ستاره ها نقره این.

حمله کردن. وحشیانه.
خیلی وحشیانه.