...
اون روزایی که تو دانشگاه جلوی دلگشا لامپ مهتابی میترکوندیم ... اون روز که تو نیویورک تو خیابونا من میرفتم قاطی سطل آشغالا لامپ مهتابی پیدا میکردم و میزدم میشکوندم. چه که یادش بخیر. رفتم لامپ مهتابی خریدم، هر وقت اعصاب ندارم به جای قرص و علف میرم دم در میزنم لامپ مهتابی میترکونم. جواب میده. ولی با اون قدیما فرق داره. چه که یادمون بخیر.