...

از میان وبلاگستان های قدیم ...

....
فرشته ای رو میشناسم که توی خیالبافیاش عاشق یه جسد پر عاطفه شده ‏بود
از اونجاییکه احد فرشته هاشو خیلی دوست داره
از بین بنده هاش براش یه جسد پیدا کرد ، دقیقن مثه همونی که توی ‏خواباش دیده بود
همونقد پر عاطفه و همونقدر دور از دسترس

گذاشتش براش توی سینی
فرشته هم سریع پیشبند بست و قاشق چنگال گرفت دستش‏

شمام جای اون بودین همونقدر عشق میکردین با رویای برآورده شدتون
اونم همونقد عشق کرد

چیزی که بد بود
مردنی بودن جسد بود
توی خیالاتش میومد که جسدرو زنده کنه
قاطی میکرد که جسد زنده دیگه تعبیر خوابش نیست
قبول کرد که جسدا مردنین
روزی که قبول کرد..‏

جسد مرد