...
“I do not know what to say
about this kind of love
but I refuse to lose it.”

- Michael Ondaatje, from “The Concessions”
...
for some reason, i tend to post my ramblings here only when i'm depressed or in despair or lovesick or whatever that makes me blue. so i guess it's a good sign that i post here so sporadically, right? right. or is it?
...
قرص هایم را باز نخورده ام.  سرم داغ است.  قرص ها را که نمیخورم  ...  امان.  امان از تو. نه.  امان از او.  باید یاد بگیرم که این دوم شخص معنایی ندارد.  همه اش فانتزی است.  این تو زاییده ی روان مریض من است.  و نه هیچ چیز دیگر.   امان از او امان از من باید گریه کنم. نه. همین دو قطره کافی بود.   امان نمیخواهم. دلم مرگ میخواهد، ومغزم قرص روان درمان. شب، خوش! خدانگهدار