...

و رسيدن‌ ٬ يعنی عبور کردن ... يعنی گذشتن ... يعنی رد شدن ! [+]
...

"کسی که توانایی دوست داشتن را داشته باشد، توانایی از دست دادن را هم دارد..."
...

غلط نکنم دخترم هوو پیدا کرده ! پاهاش درازه ٬ رنگشم سبزه .. چشاشم که خماره ... شب که با هم می‌خوابیم لگد میزنه به نقاط دردناک !!اونم با اون پاهای درازش ! مامانم میگه پاهاش یه ذره شبیه یونیکرنه احتمالاً باباش اسب شاخدار بوده ! من نمیدونم ولی فک کنم عاشق اون چشای خمارش شدم با اون پاپیون کج و کوله‌اش و دهن گشادش ... مشکل اینه که فهمیدن زبونش یه کم سخته آخه دیوونه‌ست ٬ به همه چی میگه قوور قوور !
...

فرق پسرا و دخترا اینه که پسرا ۹۰ درصد فیزیکالی جنده‌ن ۱۰ درصد ایموشنالی ٬ دخترا برعکس .
یکی می‌گفت من دوجنسی نیستم و لی دوجنسی‌ها را دوست میدارم !
...

و اما یک آهنگ اَفتر پست مدرن !


(download: 1.3mg)
...

بهش میگم : الاغ ! برو عاشق شو .
بهم میگه ٬ که چی ؟ که بعدش خورد شم ؟ که بعدش خراب شم ؟ که بعدش ... که بعدش .. که بعدش ...
.
.
.
دیگه بهش الاغم نمیگم. حیف نیست آخه حیوون به این ماهی ؟ پامیشم و میرم سیگارمو میکشم و به معجزه‌های خودم فکر میکنم وقتی که پیغمبر بودم و پشت سر هم جفت هفت میاوردم ...
...

واستاده شاشیدن رو هم دوس دارم ...
...

هممم .. فکر کنم دیوونه‌ها خطرناکنا !
...

احساس خوبی دارم از اینکه هنوزم کسی درکم نمیکنه . این یعنی هنوز اونقداهم مبتذل نشدم.
...

آسوده مباش که بی نيازی . . . يک آن دگر پر از نيازی . . .
...

هی ریرا ... بیلاخ !
...

میدونی ٬ واسه خودکشی راه‌های ساده‌تری هم هست ؛ هر پلی که از روش بگذری و پشت سرت خرابش نکنی یه قدم به مرگ نزدیک‌تر میشی ...
...

تو آینه زل میزنم به خودم .. صدای بازدم تو موقع تحویل سال نو که رو انسرینگ تلفن ضبط شده داره میاد . چشام رو میبندم و زل میزنم به خودم . گوشام رو میگیرم چشام رو محکم میبندم . کی گفته آدم به خودش نمیتونه دروغ بگه‌؟‌ میگم. اونقدر میگم تا باور کنم. میدونی تو واسه من یه پسر ساده با چشمای قهوه‌ای نیستی . تو اون‌ور منی خودتم میدونی . حالا من دارم پا پس میکشم و میدونم که حتی اگه به خودم هم بتونم دروغ بگم به تو نمیتونم . میخوام سعی خودمو بکنم ولی ! میدونی که نامه‌هات هنوز بهم نرسیده ؟


(download: 770k)

...

آهنگ‌های درخواستی: Love Story - Andy Williams

اصلاً حیوون خوبی نیستم ! همه حیوونا فصل بهار میرن جفتگیری من بهار که میشه تازه عاشق میشم !


(dowload:800k)


Where do I begin to tell the story of how great a love can be, the sweet love story that is older than the sea, the simple truth about the love she brings to me? Where do I start?

With her first 'Hello!' she gave a meaning to this empty world of mine. There'd never be another love, another time! She came into my life and made the living fine.

She fills my heart! She fills my heart with very special things, with angel songs, with wild imaginings. She fills my soul with so much love that anywhere, I go, I'm never lonely. With her along, who could be lonely? I reach for her hand... it's always there.

How long does it last? Can love be measured by the hours of a day? I have no answers now but this much I can say: I know I'll eed her till the stars all burn away. And she'll be there.

...

اُ پسر امروز تصادفاً شیشه‌ی عینکم رو با آستینم پاک کردم بعد که عینک رو گذاشتم رو چشم همه‌ی رنگا عوض شده بود !! دنیا چقده شفاف‌تر از اونی بود که من تاحالا میدیما .. یادم باشه از این به بعد دم عید علاوه بر شیشه‌های خونه شیشه‌ی عینکم رو هم تمیز کنم.
...

شک کن . هم به داشته‌هات ٬ هم به نداشته‌هات.
...

بعضی وقتا هم یه نفر نه تنها هست بلکه اجازه میده تو هم باشی ... مثلاً با یه قورباغه‌ی سبز :) خیلی وقت بود اینقدر خوشحال نشده بودم . از امشب دیگه تنها نمیخوابم :)
...

از اونجا که من هفته‌ی پیش ۲۳۰۰ کیلومتر رانندگی کردم و تمام این مدت آهنگ گوش میدادم و در نتیجه الان حس دی‌جی‌ایم گل کرده ... خب فرض میکنیم الان من واسه خودم تولد گرفتم ٬ بعد مریم و مونا یه هو در یک اقدام شنیع آویزون مهران و پیام میشن و گیر میدن که شیرین کاری کنن ! خب این آهنگه مال اون صحنه‌ست (مهران و پیام توجه داشته باشن این تم آهنگش همون تامبوست ولی لیریکسش خیلی خداتره : )


(dowload:852k)


Mira lo que se avecina, a la vuelta de la esquina viene Diego rumbeando.
Con la luna en las pupilas y su traje agua marina parece de contrabando.

Y donde mas no cabe un alma alli se mete a darse ca'r poseido por el ritmo ragatanga.
Y el dj que lo conoce toca el himno de las doce para Diego la cancion mas deseada
Y la baila, y la goza y la canta ... (full lyrics)

اینم واسه خودم و احسان واسه اینکه فضای مجلس یه کم روحانی تر شه !! بیزحمت کسی زیر دست و پا نباشه لطفاً :‌ )


(dowload:1mg)

...

يکي نيست بگه مگه يه ديوونه‌ ترس هم داره ؟!
...

شايد عاشقي هم مثل خيلي چيزاي ديگه همينجوريه ؛ خب هرکسي يه ظرفيتي داره ! تا وقتي شک داري ، تا وقتي ترديد داري ، تاوقتي مطمئن نيستي ميتوني پيشرفت کني ، عميق شي ، جلو بري ، وسيع شي ... وقتي مطمئن شدي ، اعتراف کردي ، اقرار کردي ، واستادي ... ديگه همه چيز فريز ميشه ! ميشي يه آدم معمولي که زندگيت از اون لحظه به بعد شروع ميشه و هميشه درجا ميزنه ....
...

خيلي باحاله ... برو تو دره ، تو دامن طبيعت (!!) بلند بلند داد بزن FUCK YOU ! ... خيلي باهوشه ... برميگرده ميگه Fuck You Too !! ولي يه جوري ميگه که تو نفهمي از کدوم ور صداش اومد ... خلاصه اين جورياست ... تو اين دوره زمونه با کوه و جنگل و ابر و باد و خورشيد و ستاره ها هم نميشه دو کلمه حرف حساب زد .

پ.ن. بابا بيخيال شارون استون ... فعلاً علي‌الحساب امان از دست اين مونيکا بلوچي ! دخترم خانومي شده واسه خودش ماشالاه !
...

خب بعضيا هم آرزوشونه که 69 بميرن ديگه !
...

ميگفت: آب آرام آرام همه جا را ميگيرد ... من شنا بلد نيستم !
ميگم : ... مهم اينه که غرق شدن رو خوب بلد باشي ... مهم اينه که هيچي بلد نباشي تا بتوني خوب و راحت غرق شي .. مهم نيست چقد دست و پا بزني ، مهم اينه که ... نه شايد ديگه مهم نيست .
...

چشام رو که ميبندم تو رو پاک ميکنم ، چشام رو که باز ميکنم ، خودمو ... چرا ؟
...

ميشناختمش ، دوسم داشت .. دوسش داشتم ، عاشقم بود ... عاشقش که بودم ، دوسم داشت ... دوسش داشتم ، ميشناختم ... ميشناسمش ...‌ ديگه نيست !
...

مي‌خوام تا روز آخر به پاي تو بشينم ، شايد که روز آخر ... روي تو رو ببينم !

... اينو الان شاعر داره ميگه ها !!
...

بيست و چند سال پيش در چنين روزايي مامانم منو زائيد !!

امان از دست اين شارون استون ... به خدااا !!! برگشته به من ميگه زنم ميشي ؟ اونم به شرطي که نکنتم !! منم خب حول شدم زدم چايي رو ريختم ... رو پام ... حالا يه وقت فکر نکنه من جيش کردم ... من فقط خوابم ميومد همين ... راستي ... تولدم هم مبارک :) ديگه اينکه اينجا هوا خيلي بهاره ... تازشم ... من مست و تو ديوانه ؟ اينجا کجاست ؟! من کيم ؟! پس اين چن تاست ؟ حسن و ميثم ... خوابشونو ديدم تووووووپ .. خدا مارو نصيب گرگ بيابون نکنه ... حالا کردم کرد ... من خوابم مياااد ... اااااا !
...

فکر ميکني ديوونه‌اي ، وقتي عاشق شدي ديگه فکر نميکني فقط ميدوني که تاحالا فقط فکر ميکردي که ديوونه‌اي ...
...

و همه باهم همه چيز را فراموش ميکنيم ...
...

همه جا ساکته ٬ حتی صدای آفتابم دیگه نمیاد. یه دارکوب داره نوکش رو میزنه به درخت ولی صدای اونم دیگه در نمیاد. دلم نقاشی میخواد . میشینم . چشام رو میبندم . یه اتاق میکشم ٬ واسه اتاق یه پنجره میکشم . خودمو میکشم ٬ تو اتاق کنار پنجره ٬ نشستم و دارم بیرونو نیگا میکنم. عکس خودمو میکشم که افتاده رو شیشه‌های پنجره ٬ از تو اتاق میشه بیرونو نیگا کرد .. برف میکشم ٬ از آسمون داره برف میاد . شب میکشم ٬ همه جا شبه ٬ یه شب برفی ٬ دم سال نو ... یه دختر میکشم ٬ یه دختر تنها که داره بیرون تو برفا میرقصه ... نگاه خودمو میکشم ٬ که میخوره به شیشه‌ها و بر میگرده ... نقاشیم قشنگ شده نه ؟ ولی یه چیزیش کمه ... صداش کمه ... برا دختره یه آهنگ میکشم ... دختره داره میرقصه منم براش والس میکشم ... یه آهنگ که دختره زیر آسمون برفی باهاش برقصه ... یه ساعت آفتابی میکشم ... دلم میخواد از رو ساعته بفهمم کی سال تحویل میشه ... ولی همه جا شبه ... امسال سال تحویل اینور دنیا نصف شبه ... ساعت آفتابی رو پاک میکنم ٬ دختری که داره میرقصه رو پاک میکنم ... آهنگه رو پاک میکنم ... اتاقه رو پاک میکنم ... یه پنجره میمونه که من اینورش نشستم ... یه دختره هم زیر برفا روی جدول خیابون اون ور پنجره نشسته دستش زیر چونشه داره فکر میکنه ... عکس من تو شیشه افتاده و من دارم سعی میکنم خودمو نبینم و دختره رو نیگا کنم ٬ دختره هم دستش زیر چونشه داره فکر مکنه وقتی سال تحویل نصفه شبه و آفتابی تو کار نیست ٬ آدمایی که وقت رو از رو ساعت آفتابی نیگه میدارن کی میفهمن سالشون تحویل شده ؟ ... این دفعه یه آهنگ دو نفره میکشم ... دختره دستاشو زده کنار صورتشو گرفته رو به آسمون ٬ برف میریزه رو صورتش و داره به ساعت آفتابی و رقص دم سال تحویل فکر مکنه ... چشام رو باز میکنم .. نقاشیمو میبینم ... دختره ... نیست ... بیرون داره برف میاد و چیزی به تحویل سال نو نمونده ٬ من پشت پنجره دارم والس گوش میدم ... هیچ کس نیست ... چشام رو میبندم ٬ یه ساعت آفتابی میکشم ٬ با یه دختره که داره والس گوش میده و میرقصه ...



The Second Waltz - D. Shostakovic (dowload [.rm]: 550k)


...

یه حسی هست که بهش میگن تسلیم ...

یکی بود ٬ یکی نبود ٬ یه ساعت آفتابی بود با یه هوای ابری و آفتابی که دیگه نبود ... و من که جلوی آینه نشستم و زل زدم به ته چشای خودم ... آرومم ... خیلی آرومم ... خیلی ...
...

- میخواره
- نخوارون ٬ بیشتر میخواره !


(dowload:1.3mg)


Seasons came and changed the time
When I grew up, I called him mine
He would always laugh and say
"Remember when we used to play?"

Bang bang, I shot you down
Bang bang, you hit the ground
Bang bang, that awful sound
Bang bang, I used to shoot you down

Music played and people sang
Just for me the church bells rang

Now he's gone. I don't know why
And till this day, sometimes I cry
He didn't even say goodbye
He didn't take the time to lie

Bang bang, he shot me down
Bang bang, I hit the ground
Bang bang, that awful sound
Bang bang, my baby shot me down

... ولی هنوز میخواره !
...

من ... رفتم ... میروم جایز نیست !


(dowload:2.5mg)


Hey ! I'm your life .. I'm the one who takes you there ..
hey ! I'm your life .. I'm the one who cares ..
they .. they betray .. I'm your only true friend now
they .. they'll betray .. I'm forever there ..

I'm your dream, make you real ... I'm your eyes when you must steal ... I'm your pain when you can't feel
sad but true

I'm your dream, mind astray .. I'm your eyes while you're away .. I'm your pain while you repay .. you know it's sad but true, sad but true

you ! you're my mask .. you're my cover, my shelter ..
you ! you're my mask .. you're the one who's blamed ..
do ... do my work ... do my dirty work, scapegoat
do ... do my deeds , for you're the one who's shamed !

I'm your dream, make you real ... I'm your eyes when you must steal ... I'm your pain when you can't feel
sad but true

I'm your dream, mind astray ... I'm your eyes while you're away ... I'm your pain while you repay ... you know it's sad but true, sad but true

I'm your dream, I'm your eyes, I'm your pain ... I'm your dream, I'm your eyes, I'm your pain ... You know it's sad but true

hate ! I'm your hate ... I'm your hate when you want love ...
pay ! pay the price
pay, for nothing's fair

hey ! I'm your life ! I'm the one who took you there !
hey ! I'm your life ... and I no longer care ..

I'm your dream, make you real ... I'm your eyes when you must steal ... I'm your pain when you can't feel ...
sad but true !

I'm your truth, telling lies .. I'm your reasoned alibis .. I'm inside open your eyes .. I'm you ..

sad but true ...

...

خب ... آخرش که چی ؟ مگه نه که همش یه قصه‌ست ؟ قصه‌ی ما به سر رسید ... نرسید ... رسییید ... نرسییید ... نرسیید .... رسییید ...
(ادامه‌ی دری‌وریهای امروز )

خب ... آخرش که چی ؟ مگه نه که همش یه قصه‌ست ؟ قصه‌ی ما به سر رسید ... نرسید ... رسییید ... نرسییید ... نرسیید .... رسییید ...
بسه دیگه هر چی مستقیم رفتی ٬ ببین بعضی وقتا هم باید بپیچی شاید واسه همینه که زیاد میخوری به دیوار ... یه بن‌بست همیشه یه بن‌بسته ٬ چرا نمیره تو کتت که ؟
الاغ
با یارو گیه دیت گذاشتم به شرطی که نکنتم ! قرار شده گیا رو بیشتر بشناسم ... هرچی باشه پسرا رو بهتر درک میکنم . تازه قراره اگه من بچه‌ی خوبی بودم دراگ هم بهم یاد بده از کجا تهیه کنم ولی هنوز نگفته بچه‌ی خوب یعنی چی !
ببین من چشامو که میبندم انگاری تازه چشامو واز کردم ... دیدی خیلی وقتا چراغا رو که میبندی یه هو احساس میکنی دیگه هیچی نیست ٬ بعد کم کم همه چیو میبینی ... بالاخره که چی ؟ یا هست یا نیست .. درست مثل وقتی که چشاتو محکم به هم فشار میدی یه هو یه چیزی شبیه نور یا برق میدووه تو چشات ...
فکر کردن چیز بدیه ولی دیدن خیلی بدتره ... اگه آدم بتونه به چیزایی که نمیبینه فکر کنه خوبه ولی بعضی وقتا زیادی جلوست .. چشاتو میگیره ول نمیکنه ... اونوقت تو میخوای به چی فکر کنی لطفاً ؟!
آره خر که نیستم میدونم داره عید میاد ولی به تخمم.
تولدم تو عیده ... اصلاً ناراحت نیستم که تولدم دیگه در کانون گرم خانواده نیستم .. اتفاقاً خیلی هم خوشحالم که تولدم خیلی هم تنهام ... شاید امسال خودم خودمو سورپریز کردم . یادمه پارسال تولدم موبایله از اون بالای کوه آنتن نمیداد ...
ببین صداش زیاده ... کمش کن ... صدای بلند واسه شنوایی گوش ضرر داره ... گوشای آدم باید خوب بشنوه ! اونقده خوب که دیگه هیچی نشنوه ... هیچی .
اه گرممه ... پس چرا اینقده میلرزم من ؟
ببین این برفه دیگه داره میره رو اعصابم ... دکتر بهم گفته شبا باید بخوابم . خانومه که رو دسکتاپمه هم گفته که سیگار نکشم . ولی امروز تو امتحان فکر می‌کنی به چی فکر میکردم ؟ یادته میگفتی حسودی میکنی ؟ یادته به چی حسودی میکردی .. میدونی یه لحظه امروز چی دیدم ؟ مزخرف میگم ؟ میدونم .
درد میکنه .. خیلی درد میکنه .. خیلی درد میکنه ... خیلی ...
شاید کرمه راس میگه ٬ وقتی تنهایی فرصت میکنی با خودت روبرو بشی ... ولی فکر کنم همیشه میشه فرار کرد .
الان من خیلی جلوی خودمو گرفتم که یه چیزیو نگما !
ببین خواب دیدم بچه دار شدم . این یعنی همه‌چی از اول .
کلی مورچه بودن .. لگدشون کردم ... پام رو که برداشتم زنده‌هاشون داشتن فرار میکردن . از امروز منتظر میشم که یه روز یکی بیاد پاشو بذاره روم ... لطفا!
- میخواره .
- نخوارون بیشتر میخواره
من منتظرم ... نمیدونم منتظر چیا ... شاید منتظر یه نامه .. شاید منتظر یه خبر .. شایدم یه چیز دیگه که خیلی منتظرم ...
یه چیزی رو کشف کردم ... صدای آهنگی که تو خواب گوش میدی با خوابی که میبینی رابطه‌ی مستقیم داره .
یه مشت خمیر میخوام باهاشون کاردستی درست کنم ... کلی چیزا ... بعد همشونو له کنم ..
یه بار یکی بهم گفت من تا اینجا تو زندگیم خوشبخت بودم ... هنوزم خوشبخته ولی نمیگم به چه قیمتی.
من خواهرمو دوست دارم . خوبه . خیلی .
این روانیه هم رفت بده :‌( الان دیگه هیچ‌کس نیست حداقل یکی باشه ... بازم که خیلی شبه ... بودن خیلی لازمه .. من به بودنا احتیاج دارم ٬ یه جوری معتاد شدم . یعنی باید ترک کنم ؟
درخت مو رو دیدی ؟ همونی !
آدم ایدز بگیره اونوقت چقد وقت داره ؟ میخوام ببینم اگه وقتش کافیه دفعه بعد کاندوم نبرم.
یاد آلمان افتادم ... اون شبی که خودم قول خودمو شکستم و زنگ زدم ...
شیطونه میگه بزنم رو ترمزا ... کاش هنوزم تو ماشین بودی ...
وقتی هوا ابریه ساعتای آفتابی دیگه به درد نمیخورن ؟ نه ؟
تو رو خدا یکی به من بگه آخر سوئیت نومبر چی شد ... چرا ؟
درد میکنه .. خیلی ... خیلی ...
...


کرگدن ها هم عاشق ميشوند !
« کرگدن گفت: نه امكان ندارد، کرگدن ها نمی توانند دوست بشوند. ....... کرگدن گفت: عاشق یعنی چه؟ دم جنبانك گفت : يعنی كسی كه قلبش از چشم هايش می چكد. ...... كرگدن فكر كرد اگر قلبش همين طور از چشم هايش بريزد ، يك روز حتما قلبش تمام می شود . آن وقت لبخند زد و با خودش گفت : من كه اصلا" قلب نداشتم ،حالا كه دم جنبانك به من قلب داد ، چه عيبی دارد ، بگذار تمام قلبم را برای او بريزم . »
[از اینجا]
...

فلاش بک ...

Maybe the question is How To Be ... or How Much To Be ?!!


باید لباسامومو عوض کنم ... بعضی وقتا تو هیچی جا نمیشم . همه چی تنگه .. خیلی تنگ ... همه چی یه جوریه ... حتی تو صدای تو هم دیگه جا نمیشم ... این توریه چیه که انداختن رو همه چی ؟ میثم ؟ میثم‌ ؟‌ چند خط گوش میدی ؟ یادته ؟ دونه دونشونو یادته ؟ همون توریا رو میگم ... همون اسما ... فرق ما میدونی چیه ؟ میدونی فرق ما تو آخر شبامونه ؟ تو خوابیدنامون ٬ تو همین ندونستنا و نفهمیدنا .. تو همین تنگ بودنا ... تو دیدی و زبونت بند اومد ٬ من فهمیدم و دیوونه شدم ٬ اونا نخواستن و نخوندن و موندن ...
باید خط بزنم .. یه چیزی هست که باید خط‌خطیش کنم .. یه جایی رو میخوام که نقاشی کنم ... با مدادرنگیایی که نوکشون شیکسته . میخوام رو آینه‌مون یه نقاشی بکشم ... میدونستی خوشگل شدم ؟ خیلی ... خیلی خوشگل شدم ... چشام خوشگل شده ... خیلی ... لباس تنگ بهم میاد نه ؟ به چشام که خیلی میاد ... به خصوص وقتی میبندمشون ...


(dowload:1.4mg)

وان لَست گودبای ... (آناتما)


How I needed you
How I bleed now you're gone
In my dreams I can see you
But I awake so alone

I know you didn't want to leave
Your heart yearned to stay
But the strength I always loved in you
Finally gave way

Somehow I knew you would leave me this way
Somehow I knew you could never stay
And in the early morning light
After a silent peaceful night
You took my heart away

In my dreams I can see you
I can tell you how I feel
In my dreams I can hold you
It feels so real

And I still feel the pain
I still feel your love
I still feel the pain
I still feel your love

Somehow I knew you would leave me this way
Somehow I knew you could never stay
And in the early morning light
After a peaceful night
You took my heart away
I wish you could have stayed

...


Maybe the question is How To Be ... or How Much To Be ?!!

...

فقط صد سال اولشه که سخته ... به خداااا !!
...

یه پرنده‌ست ! وقتی پیر میشه میسوزه ٬ بعد از خاکسترش یه پرنده‌ی دیگه به دنیا میاد ...
یادت باشه که آدم عاشق رو هیچ‌کی نمیتونه درک کنه ... حتی یه آدم عاشق دیگه ٬ حتی خود آدم عاشق وقتی که عاشق نیست ٬ حتی خود آدم عاشق وقتی عاشق یه چیز دیگه‌ست ...
و تو دوباره تا لب مرز رفتی و بازم برگشتی ... میدونی چرا ؟ چون هنوز همه چیو نباختی ... دیوونه بودن چیز خوبیه به شرطی که مردش باشی ... تو بریدی ... همه تاوان بریدن‌هاشون رو پس میدن ... دیر یا زود .
منتظر نباش ... این آخرین بار نیست ٬ شایدم اولین بار نیست ... یا به دست نمی‌آییم ٬‌ یا از دست میرویم ...
یه پرنده‌ست ... بهش میگن مرغ آتش .. منقارش هزار تا سوراخ داره از هر کدوم یه آواز بیرون میاد ...
و تو وقتی به خودت میای که همه چی دیر شده ... و این تو یه ضمیر دوم شخص ساده نیست ٬ این تو همیشه تکرار میشه .. این دور همیشه ادامه پیدا میکنه ... دیروز برای تو ٬ امروز برای من ٬ ... و فردا ؟
شاید هنوزم دلت یه نفر رو بخواد که اون حرفی رو که تو گلوت گیر کرده ٬ اون چیزی که داری حسش میکنی ولی نمیتونی بگی رو بگه ... شاید هنوزم دلت بخواد خودت رو تو احساسات یه نفر دیگه ببینی ... شاید هنوزم دلت بخواد نگاهت رو بدوزی به دود قلیون و به قصه‌ی اون راه سیاه گوش کنی ...
ولی اون پرنده پیر نمیشه ٬ وقتی به خورشید نزدیک میشه .. بال و پرش میسوزه ٬ بعد از خاکسترش یه پرنده‌ی دیگه به دنیا میاد ...
...

آره خب ٬ گوشتش تلخه ولی عوضش منت قصاب رو نمیکشی دیگه !
...

آن مرحوم شد ٬ مرحوم شد ... و تو نیز هم !
...

مرسی .. مرسی که این قدر زود آرزوم براورده شد ... مرسی که تا حالا اینقدر خوشحال نبودم . حالا لطفاً من چشام رو میبندم می‌خوابم دیگه بلند نشم .. خب ؟
...

الان اگه بهم بگه یه آرزو کن میگم یکی یه‌جوری بیاد منو خوشحال کنه ٬ یه جوری که خیلی خوشحال بشم ... یجوری که مزه‌شو احساس کنم .. یه جوری ... نمیدونم ... دلم می‌خواد خوشحال بشم .. دلم می‌خواد خوشحال باشم ... حتی فقط یه بار ...

...


داداشمو دوس دارم .. هرچی باشه بابای مامان بچمه . بعدشم که همیشه هست ... عقلشم میرسه ... خوبه دیگه ... توضیح نمی‌خواد . دوسش دارم ... فعلاً خیلی .
من بعضی وقتا پستای قبلیم رو دست میزنم زیادشون می‌کنم حذفشون می‌کنم ... خب که چی ؟ به قول شاعر سو‌ وات ؟
هی پرنده ... پر بگیر ....
ببین ... برای اینکه باشی باید خودتو اثبات کنی٬ یعنی ثابت کنی هستی ٬ برای اینکه خودتو اثبات کنی باید خودتو نفی کنی ٬ برای اینکه یه چیزی رو داشته باشی باید اونو از دست بدی ... برای اینکه به چیزی برسی باید اونو نخوای ... مثلاً اگه من فکر می‌کنم پس هستم نباید فکر کنی ... اگه من تابو میشکستم و بودم دیگه نمیشکنم ... این یعنی تا وقتی هستی که نیستی ... بفهم اینو ... یعنی باید بسوزی تا از خاکسترت یه پرنده‌ی دیگه دربیاد ... گرفتی چی شد دیگه ؟
من از مردن میترسم ولی مردن و دوست دارم ... چجوری میشه اونوقت ؟ کاش میشد آدما بمیرن ولی نمیرن نه ؟
همممم ... ریپ شدن دیگه حال نمیده میخوام یه مدت علی‌الحساب ریپ بکنم ببینم تیریپ چجوریاس .... چیه ؟‌ چرا اینجوری نیگا میکنی ؟ ... خوب حالا یعنی بلوفشم نمیشه زد یعنی ؟
به دختره میگم تو بی‌اف داری (تو رومانی زندگی میکنه عاشق آهنگای انیا‌ست ٬ خیلی هم نازه !! ) میگه نه بابا آیم جاست این لاو !!‌ اینا هم که از خودمونن :))))
او پسر لورنا مک‌کنیت جون میده واسه نماز خوندن ...
ببین دیتا ماینینگ رو آدما فک کنم خوب جواب بده . آدما رو میشه کلاستر کرد ولی کلاسیفای فکر نکنم یعنی مشکل اخلاقی نداره من این کارو نمیکنم. از توشون اسوسییشن رول هم میشه در آورد کلی هم تایم سریز فریکوئنت پترن میشه درآورد ٬ تازه رو یه سریشون استریم مایننیگه میشه نمود ! دومین باحالین خلاصه روش میشه کار کرد. شاید تزم رو همین ور داشتم.
همممم ... ببین لب دریا خوبه واسه وقتی که دریا موجه کاکا دریا موجه ... همچین پاییزو اینا بود نزدیکای زمستون . حسنو ورداشتم بردم لب ساحل (شام پختنمون یادتونه ؟ یه سری قالپاق دزد بی‌همه چیز شیکم پاره !!) ... اوه پسر شیر آسمونو وا کرده بودن بارون نبود که ... دریا هم مرامی موجاش باحال بود ... اینجوری واستادیم دوتایی (تو ساحلا) ولی موجا میومدن از رو سرمون رد میشدن ... من اون روز خیس شدم ... یادمه ... خیلی خیس شدم ... اون روز موجای دریا با اونی که دو تا پست پایین‌تر گفتم فرق داشتن ... دریا شبا یه چیز دیگه‌ست می‌دونی ؟ وقتی که تاریکه ... وقتی روشنه هوا ابهت خودشو داره ولی وقتی تاریک میشه و تو دیگه اون تهشو که نمیبینی رو هم دیگه نمیبینی .. وقتی که فقط دریا رو میشنوی ... مجبوری ابهتشو حس کنی .. وقی دریا فکر می‌کنه تنهاست و خرخر میکنه و خودشو محکم بدون اینکه فکر کنه کسی داره اونو میپاد میکوبونه به شنای ساحل ... دریا شبا یه چیز دیگه‌ست ... من اسمشو بلد نیستم ولی میدونم دریای روز با دریای شب خیلی فرق داره ... خیلی ... تو لب دریا شبا رفتی تا حالا ؟
دریا که میگم نمیشه یاد شمال و اون سرباز دیوونه هه نیفتم ... خداوکیلی چن نفرتون اشکتون درومد ها ؟ .... هییی من اون عکسه رو میخوام که از من و حسن انداخته بودن وقتی داشتیم از هم لب میگرفتیم ... احسان ... بفرس برام ! اون عکسه که سوار هم شده بودیم کوش ؟ حجت سوار حسن بود میثم سوار من یا چی ؟ یادمه یه سری دیگه هم تو اون عکس بودن ... زیر دست و پاهامون داشتن قدم میزدن ... من عکس میخوام ...
ببین همیشه آدما اول به دنیا میان بعد زندگی میکنن بعد میمیرن نه ؟ هممممم ... من تابو شکنیم گل کرده دوباره مثکه !
ببین اینا که پول میگیرن و میدنا خیلی خوبن . حداقل اینجوری خیال خودشون تخته که دیگه تنشون ارزشی نداره . اونایی که این کارو نمیکنن اینو نمیفهمن. فکر می‌کنن خبریه ! واسه خودشون ارزش دارن ! نه اصلاً قضیه ارزش نیستا ٬ قضیه مالکیته ... تا وقتی یه چیزی دست توست مال تو نیست .. ارزشش به وقتیه که تو اونو دادی رفت ... هی حتی فکر اینم که میشه آدم هر روز نه هر هفته ٬ نه هر ماه مال یه بغل تازه و غریبه باشه قلقلکم میده ... اصلاً پول در آوردن از چیزی که ارزش نداره هنر خوبیه . قضیه همون نفی کردنه . حتی اینجوری میشه صدقه داد فکرشو بکن ٬ آدم خودشو صدقه بده ! خدایا خیلی نامردی که من پسرم ... جدی میگم.
همممم ... ببین یه برنامه‌ مینویسی که رندم یه سری عدد تولید کنه (تو بگو آبزرویشن) بعد یه برنامه مینویسی که از رو این دیتای رندم یه سری فکت و یه سری پترن استخراج کنه ... همممم ... ایتس لایف .
هی دلم غریبه میخواد ... تو واسم غریبه میشی ؟ شماره تلفونمو قبلاً تو وبلاگم یه بار پست کردم ... هرکی پایه‌ست بگرده پیداش میکنه .
بعضیا خیلی بی‌ادبن . وقتی یکی خواب یکی دیگه رو میبینه اون یکی هم باید خوابشو پس بده . یه چیزی شبیه به این تو اسلام داشتیم بهش چی میگفتیم ؟
گرسنم که میشه پام درد میگیره عجیبه نه ؟
هو یه بار دیگه تو گوش من داد بزنی گیتارتو رو سرت خراب میکنما ! الاغ . خوبه بگیرم پاکت کنم ؟!! حیف که کلی طول کشید تا تو کازا پیدات کردم دلم نیماد ولی یه کم یواش لطفاً دارم درس میخونم.
ببین اگه یه روز شک نکردی یعنی اشتباه کردی ... آدم باید تو همه چی شک کنه ... این اصلاً به این معنی نیست که تو این حرفم نمیشه شک کردا ... ولی نتیجه‌ش فرقی نمیکنه ... خیلی سخت بود تا واسه خودم حلش کردم ... هنوزم شک دارم ...
دوستت دارم یعنی چی ؟
عشق بهتر است یا ثروت ؟ همین بود موضوش نه ؟ شایدم علم بهتر است یا دوست داشتن ! ببین اصلاً هیچی ... آدم باید خودش بگیره ٬ خودش بفهمه ... همه چی که تو یه دستگاه مختصات نیست داداش من . بعضی وقتا بهترین جواب اینه که آدم صورت سؤوال رو پاک کنه ...
دلم میخواد امتحان نهایی انشای دبستان یا راهنمایی داشتم . از این موضوعا اگه بهم میدادن حتماً ورقمو سفید تحویل میدادم .
یادمه که دوم راهنمایی که بودم یه بار یه امتحان ثلث رو ورقم رو سفید دادم . به عنوان اعتراض به خودم ! با خودم لج کرده بودم . بیچاره معلما توجیه نمیشدن یعنی چی ! مشاورمون منو برده بود تو دفترش میگفت میثم من میتونم کمکی بهت بکنم ؟ این آدم بزرگا که بچه ها رو دوست دارن باحالنا ... ولی خب احمقن دیگه . بچه وقتی بزرگ شد دیگه بزدگ شد . تمام.
هممم اینم واسه حسن ختام : « اگه فقط یه روز عاشق نبودی ٬ اون روز دیگه مُردی ! هرچند ... »

اینم همینجوری از سر شیکم سیری !
...
شیرینه ٬ گرده ٬ گنده‌ست ٬ درشته ... ولی از گلوت که رفت پایین خیلی تلخ میشه ... همچین تلخیش میزنه به وجودت ٬ به همه‌ت .. همچین .... ممممم ... لیمو شیرین و نمیگما ... چیزه ... خوابیدم ... خواب دیدم ... خوااب !
...


یکی اینکه درسته که من جیش دارم ولی خوب مثکه دوزاریا کجه ها ؟
دیگه اینکه دو تا چیز هست که خدا نصیب گرگ بیابون نکنه چه برسه بنده‌ش ٬ یکی دوست احمق ٬ یکی هم خورشت کدو !
دیگه اینکه اگه تابستون کار من تو آی‌بی‌اِم درست شه من به همتون میدم. اگه درست نشه یکی به من بدبخت بیچاره محتاج بینوا کمک کنه ٬ نون ندارم گرسنمه ...
دیگه اینکه من تابستون ماشین دارم ٬ اونم مجانی !! هورا !!
دیگه اینکه رزرو بلیطم رو کنسل کردم علی‌الحساب بهش فعلاً فکر هم نمیکنم ...
دیگه اینکه من خوبم دیگه ٬ تابلوست نه ؟
دیگه اینکه حاجی جیگرتو خام‌خام (من اینو هنوز به انگلیسی بلد نیستم به دخترای اینجا بگم کسی بلده ؟) ٬ الهی من فدای ترکشای تو کلیت بشم ٬ دیشب اینجا عملیات بود جات خالی ٬ اون سمیه‌ بدترکیب رو هم از طرف من ببوس :x
دیگه اینکه آدما یا احمقن یا بیشتر ...
دیگه اینکه فکر کردن ضرر داره میدونستین ؟ فکر نکن . چشاتو ببند و احساسش کن .
آها تا یادم نرفته : یونی خره ٬ گاو نره ! (این مؤدبانه‌ش بود البته !)
دیگه اینکه صور اسرافیل .
دیگه اینکه من که گفته بودم مردن ترس داره ... تو گفتی نه !
دیگه اینکه منم فک نمی‌کنم مطمئنم بغل کردنو عاشقم ٬ از اون ضربدریا ... مزه‌ش هیچ‌وقت یادم نمیره ... ولی یادت باشه هیچ‌وقت کسی رو که عاشقی بغل نکنی ... واسه آینده‌ خودت میگم ٬ توضیح نمیخواد دیگه نه ؟
دیگه اینکه زندگی یعنی یه چیزی بین مردن و زنده بودن ... همینه که هست ... گفتم که فکر کردن واسه سلامتی ضرر داره .
دیگه اینکه پسر به خودم ادکلن زدم ... بعد رفتم دستشویی ! فکر کنم دارم درکت میکنم ... همتونو ...
ممممم .. نه من نمیدونم ... میدونم که نمیدونم ...
راستی عادل میگفت قلیون بعد ویسکی رکامندده ! یه کم سرعت چرخش زمین رو بیشتر میکنه .
آها من هنوزم سیگاره رو نکشیدم ٬ دو تا دیگه‌ش رو هم خورد کردم.
گرس.
مهرزاد من وشنوسکا می‌خوام !
دیگه اینکه من میدونم تو تو پست ۲ مارچت چی میگی ٬ من الان توشم . حتی میدونم که جمله‌ی آخرت یعنی چی . باور کن خیلی جرأت می‌خواست این ادعا ... همممم .. نه من جرأتش رو ندارم .
دیگه اینکه مبحث خداشناسی وقتی از خواب بیدار شم .
دیگه اینکه فکرشو بکن ... چقد خاطره !! نمیشه شمرد ولی اگه بخوای من واست میشمرم ٬ دونه دونه . اگه یکیشو جا انداختم منو بکش.
هممم .. شاید باید خودمو خلاصه کنم ... مثکه زیاد شدم ...
تولدم نزدیکه ... میخوام روز تولدم یه کاری کنم ... من منتظرم ... منتظرم ..
هیییی هوی متالیته‌ی خونم رفته بالا .. دیگه گوشم درد میکنه ... اینا چرا وقتی آواز میخونن اینقده داد میزنن ؟
من خوبم میبینین که ؟
راستی شده تو خودت جا نشی ؟ خیلی تنگمم ... این ربطی به گریه کردن داره ؟
به معنی آهنگ اون سی‌دی فکر کن ... نه نه فکر نکن ٬ حسش کن .
تو جای من بودی با اون چاقو چیکار می‌کردی ؟
سمورا ؟ واسه من کامنت میدی ؟ دلم خواست !
پست‌چی رو دوست دارم .. اونقدر که میتونم گردنش رو بزنم .
تحمل کن عزیز دلشکسته ٬ تحمل کن به پای شمع خاموش .. تحمل کن کنار گریه‌ی من ٬ به یاد دلخوشی‌های فراموش ... نذار از رفتنت ویرون شه جانم ٬ نذار از خود به خاکستر بریزم ... کنار من که وا میپاشم از هم ... تحمل کن تحمل کن عزیزم ... .. .... به من فرصت بده باز از سر نو ٬ دچار تو گرفتار تو باشم ... اینو دیگه از کجا پیدا کردی آخه لعنتی !
این درازا به اون مینیمالا در . بسه دیگه هرچند حرفام هنوز خیلیش مونده .
اینو بکن تو گوشت : من دیوونم . هرکی هم غیر این فکر می‌کنه خره . اصلاً سعی نمی‌کنم اثباتش کنم ولی شک نکن . لازم بود اینو روشن کنم ٬ میفهمی که ؟
ارزش اون چیزایی که از دست دادی رو همیشه بدون ... همیشه .
وقتی چیزی رو از دست میدی که ارزششو درک نکنی وقتی بهش فکر مکنی .
تو عوض نشدی ٬ اینو میدونستی ... کافیه تنها بشی بری توی خودت ... اون تو رو نیگا کن ... نیگا کن .. کیو میبینی ؟ آدم ممکنه از خودش بدش بیاد ولی عشقا کهنه نمیشن ...
میدونستی که تو مقدسی ؟
...

اولا که الان دارم قلیون میکشم همه جا داره میچرخه ... واییییی چه باحاله
دومن که درو بستم تیریپ ایندور بادم نیماد اونقذه قشنگ دودش حلقه میشه ... دوس دالم.
سومندشم که همه چی مثل دود قلیون میمونه ... همه چی ...
چهالمندشم که ... همممم ... دریا !
من از وقتی که خیلی بچه بودم همیشه شمال که میرفتیم میدوییدم میرفتم لب دریا بغل خونمون میشستم موجا رو نیگا میکردم. بعد خیلی باحالن این موجا ... دیدی پشت سر هم موج میاد سرشو میکوبونه به ساحل برمیگرده عقب ... بعد دقت کردی موجا قبل از اینکه بیان پایین اول میرن بالا ٬ اینجور که میخوان سرشون رو محکم بکوبن زمین .. هرچی بیشتر برن بالا بیشتر میتونن تو سینه‌ی ساحل خودشونو بکشن جلو ... میدونی مشکل چی بود .. همیشه قبل از هر موج یه موجی بوده که سرش خورده تو ساحل و داره برمیگره تو سینه‌ی دریا ... میره زیر موج جدید زیرشو خالی میکنه موجه تو خودش میشکنه ... همچین وقتی میخوره تو ساحل دیگه نمیتونه خودشو بکشه جلو .. موجه قبل از اینکه به ساحل برسه میمیره .. شاید همه‌ی موجا آرزوشون اینه که تو سینه‌ی ساحل بمیرن ... ولی معمولاً تو خود دریا میمیرن فقط جنازشون میرسه به ساحل ... من میرفتم کنار دریا موجایی که به ساحل میرسیدن رو میشمردم ... همیشه ...

و این آشغانه‌ها ...

آب از دیار دریا٬
با مهر مادرانه٬
آهنگ خاک می‌کرد٬
بر گِرد خاک می‌گشت٬
گَرد ملال او را از چهره پاک می‌کرد٬
از خاکیان ندانم ٬ ساحل به او چه می‌گفت٬
کان موج نازپرورد٬ سر را به سنگ می‌زد ٬ خود را هلاک می‌کرد٬
خود را هلاک می‌کرد ...
.
.
.
...

قضیه اینه که ... هممم .. من جیش دارم همین !
...

همممم .. میدونی ٬ قضیه بسکه ساده‌ست خیلی پیچیده‌ست ... خیلییییی ...
...

دختره یه وری اومده به من میگه برو زن بگیر :-& !! استغفرالا ... عجب دوره زمونه‌ای شده ها ... اینا از حجب و حیای من دارن سوؤ استفاده میکنن به خدا ! ضعیفه‌ی کم عقل !
...

آها یه چیزم بگم تا یادم نرفته ٬ بخشش لازم نیست اعدامش کنید نقطه ٬ سه نقطه !
...

بزودی در این مکان مبحث شیرین خداشناسی ...

پ.ن. این وبلاگ به دلایل شخصی قراره خیلی ضد اخلاقی بشه ها ... زیر ۱۸ سال با ولیش بیاد ...
...

خب خیلی وقتا برای اینکه بهش وفادار بمونی باید ترکش کنی ٬ مثلاً همین من ! دیروز عاشق شدم ٬ شب بهش گفتم ٬ صبح زدم کشتمش ٬ الانم فراموشش کردم ... کارم درسته‌ها نه‌؟
...

من عاشق اون تابلوهم که پشت سر اونیه که این عکسه رو گرفته ... همونی که روش یادگاری مینوشتیم ... همون نشونه‌هه ... راستی ... اینجا کجاست ؟


و این صدا ... این صدای تو بود وقتی صدای رگای منو میشنیدی یادته‌؟ موقع خداحافظی ...

(download: 2.8mg)
...
بعد از این همه سه نقطه ...... بالاخره نقطه ٬ سر خط.
...
مهم نیست که راجع به من چی فکر می‌کی مهم اینه که من وجدانم پیش خودم ناراحت نیست. مهم نیست که من چقدر محکوم شدم ٬ مهم اینه که من خودم خودم رو به خاطر کارایی که کردم و نکردم سرزنش نمیکنم . مهم نیست که بقیه چقد عاقلن و عادلن ٬ مهم اینه که من در مورد خودم خیلی سختگیرم ولی عادلم ... مهم نیست که یکی چون دستش به تو میرسه تو رو قربونی کنه و چون خودش رو نمیبینه تو رو محکوم کنه ٬ مهم اینه که من بیگناهم ... حداقل تو قاموس خودم ... همینم بسمه ... مهم اینه که مهم نیست تو چی فکر می‌کنی ولی من اونقدر عقلم میرسه که به چیزی که عقلم نمیرسه فکر نکنم ... مهم اینه که تو نمیفهمی و منم بلد نیستم بهت بفهمونم ... مهم اینه که تو یه کم میدونی و فکر می‌کنم میدونی ولی من خیلی بیشتر میدونم و میدونم که نمیدونم ... مهم اینه که تو اگه خنجر خوردی خودت به خودت زدی٬ مهم نیست که آخرش خنجر خونیت رو گذاشتی دست من ... مهم نیست که من چاقو کشم ٬ مهم اینه که چاقو نمیکشم ... مهم نیست که کی کیو واسه چی سرزنش کنه ٬ مهم اینه که کسی واسه دوست داشتن و دوست داشته شدن نمیتونه سرزنش بشه ... مهم نیست که تو دستگاه مختصات اقلیدسیه حرفا و اتفاقا و احساسات رو میبری تو ایکس و ایگرگ ٬ مهم اینه که دستگاه مختصات مهم نیست ٬ یعنی اصلاً دستگاه مختصاتش هنو در نیومده ... مهم نیست که فکر کنی دارم تحقیرت میکنم وقتی میگم نمیفهمی ٬ مهم اینه که نمیفهمی حتی اگه من بگم ... مهم نیست که چقد از من بدت بیاد .... چرا چرا مهمه ٬ ولی مهم اینه که من دیگه کاریش نمیتونم بکنم ... مهم نیست که چه ایمیلی رو آدم بگیره یا نگیره ٬ اصلاً مهم نیست که آدم چه ایمیلی رو بفرسته یا نفرسته ٬ مهم اینه که آدم چقد آدم باشه فکر چیو بکنه ... مهم نیست که دیگه هیچی مثل گذشته نمیشه ولی مهم اینه که من بازم اگه برگردم عقب همون کاری رو می‌کنم که تاحالا کردم ... مهم نیست که من چی‌کار کردم ٬ مهم اینه که من هیچ‌کاری نکردم ... مهم نیست که تو فقط خودتو میبینی ٬ مهم اینه که من تو رو میدیدم و میبینم ٬ مهم نیست که چرا و چقدر ٬ مهم اینه که من زیادی میبینم ٬ زیادی مفهمم ٬ زیادی حس میکنم ٬ اونقدر زیاد که میفهمم نمیدونم ٬ نمیفهمم ٬ نمیتونم ٬ نمیشه ٬ نباید ... و تو اینا رو نمیفهمی ... مهم نیست که تو همه‌چیو از بالا نمی‌بینی ٬‌ مهم اینه که تو فقط خودتو می‌بینی اونم از روبرو٬ مهم اینه فقط فکر میکنی داری می‌بینی ... مهم نیست که من حرفایی که نباید بزنم رو دارم میزنم ٬ مهم اینه که من حرفایی که باید بزنم رو نمیزنم ... مهم اینه که مهم نیست که بعداً چی میشه مهم اینه که دیگه هیچی مثل قبلاً نمیشه ... به هر حال ٬ خون بعضیا سرخه ٬ مال بعضیا آبی ٬ مال بعضیا سرخابی ٬ مال یه سری هم خاکستری ... مهم نیست که چی مهمه ٬ مهم اینه که دیگه مهم نیست ...

زت زیاد .
...

- تو چته ؟
- هیچی ...
- آره ؟
- نه ..
- خب پس چی ؟
- نمییدونم ...
...

روانیم روانیه روانیم ... :

« نيستي. همه جا رو بو کشيدم. نبودی!
پشت سـرت رو هم نگاه نکردی. اون موقع ها که های های اشک ميريختم برات. وقتهايی که بدنم مـی سوخت از خواهش و تو نبودی. آره! تنها بودم. تنهايی رفته بود زير پوستم. با همه بدنم لمسش ميکردم. تو نشنيدی. هيچ وقت احساسش نکردی. نگفتم. يعنی نخواستم که بگم! دردهام مال خودمـه .. تو بدنم. تو رگهام. همه چی ميگذره. آره. تموم ميشه .. من هم ميگذرم. توام ميگذری. ميشيم يه خاطره .. می شيم يه تجسّم! بذار ديوونت کنم. بذار بدنت رو به اوج ديوونگی برسونم. بذار تو خودم غرقت کنم. بذار تو همديگه گم بشيم. منم مثل تو! خسته ام از همه چيز .. بيا تو آغوشم نـفس بکـش! ديگه نمـيذارم بری .. يه حرير ميسازم از عشـق می بندمت به زنجير ! اصلا بدنم رو بهت گره ميزنم! ديگه نميخوام بری .. اگه بری من دوبـاره صفر ميـشم. بازم می سوزم و تو برنده ميشی. بذار ديوونت کنم ! بذار مستت کنم ! بيا با هـم مست بشيم ! بريم بالای يه قلّه که هيچکس اونجا نباشه .. فقط صـدای نـفس ما بياد. همين و بـس! ديـگه زمزمـه ی باد هم آرومـم نمی کنـه. منو بپيـچ تو خودت! هضم کن ! بذار هيــچ نشونی ازم باقی نمونه .. بذار گم بشم. سفيدی بدنم رو ببين .. مال تـو ! همش مال تو .. ديگه شک نميکنم ! ديـگه با حرفهای مسخره ام اذيتت نميکنم. ديگه رفتنت رو مـن نميتونم بـاور کنم. می فهمی ؟ کسی جز تو درک نمی کنه. هيچ کس نميدونه تو دلـم چـی ميگـذره.. نه ! تو دنيای اين آدمکها بايد همش بخندی. حتی اگه دلت گرفته بود. انگار يه دونه ماسک خـنده زدن به صورتت .. وقتی دلت ميخواد داد بزنـی بايد سکـوت کنی. وقتی بخـوای گريـه کنی بايد بری يه جا که هيچ کس نبينه و نگه چقدر لوسه ! اين آدمکها اينجـورين! به يه بهـونه خودشون رو سـرگرم ميکنن. يکی خـودش رو ميزنه به بی خيـالی. يکی ديگـه ماسک خنده ميذاره. يکـی جنده ميشه. يکی زور ميرنه واسه اثبات کثيف بودنـش. يکی ديگه ميـگه من روانـی ام !! و اينـا همـش چسـب زخمه ! زخم ما بخيه ميخواد .. داره خون ميره ازمون ! با اين چسب زخمها خوب نميشه. حس می کنم از همه چی گذشتم .. خيلی از چيزهايی که اطرافيان منو خوشحال ميکنه برام مسخره است .. ميدونم که ميدونی. تو فقط ميدونی ! جز تو چيزی نميخوام. چيزی نميتونه آرومم کنه .. خسته ام! زخمی ام ! چرا نيستی ؟ »


(download: 197k)
...

خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر ...
...

کدگدن‌ها عاشق میشوند ... کرگدن‌ها میمیرند ...
...

من کی می‌خواد حالیم بشه که آدم تو مرداب که گیر میکنه دست و پا نباید بزنه ؟ من چرا همش دارم فکر می‌کنم تو ماشینم و دارم میرم درکه بعد یه هو میزنم رو ترمز و برمی‌گردم نگا میکنم میبینم هیچ‌کی تو ماشین نیست ؟! ... من چرا همه چی یه جوریه ؟! من چرا وقتی ابرا رو نیگا میکنم همشون یه شکلن ؟‌ اصلاً یه ابر بیشتر تو آسمون نیست ؟ چرا ؟ هی دیوونه ... چرا حالیت نیس که اين روزا نبايد زياد حرف زد .... ساکت باش و فقط گوش بده .... آهنگش خیلی آشناس نه ‌؟ اصلاً زندگی همین یه آهنگو بیشتر بلد نیست ... تو چته ؟ بک‌گراندت چرا عوض شده ؟ تو چشای من نگاه کن ... تو که کوشی ؟ ... اوه خدا گرسنمه‌ دلم هم صبحونه میخواد ... دلم می‌خواد صبح وقتی چشام رو وا میکنم خوشحال بشم ... چندوقتی هست که وقتی می‌خوابم نمیدونم روزه یا شب وقتی هم بیدار میشم نمیدونم ... اطلاعیه: « شخصی به نام میثم از آن تاریخ از خانه خارج شده و تا کنون مراجعت نکرده است. از یابنده تقاضا می‌شود محض رضای خدا ... » ... یه چیزی بگم؟ من سیگاری نیستم ٬ به الکل هم لب نمیزنم !!! ولی دراز میکشم ٬ دیگه فکر کنم ریپ شدن حال نمیده ولی خب .. عادته دیگه باید بخوابی حداقل خستگیت در میره !!‌ چرا هیچ‌کی که باید به من زنگ نمیزنه ؟ میشه وقتی زنگ میزنین اول بگین امروز چن شنبه‌ست ؟ راستی تا امروز چن روز گذشته ؟ ... نه نه ... میشه اون آهنگو عوض کنی ؟ چراغو خاموش می‌کنم ... چرا چشای آدما این قد زود عادت مي كنه به تاريكی ؟! چرا وقتی همه جا تاریکه بازم همه چیو میبینی ؟ همزادپنداریم با بازرس ژاور و اون ماهیه‌ی توی تنگ بلور زده بالا فکر کنم ... چرا من منتظرم ؟ اوفففف ... یکی چن تا قرص اضافه سراغ نداره ؟ لازمه .
...

چشمات رو میبندی ٬ میدویی ٬ میدویی ٬ میدویی ٬ میدویی .... و اونقده میدویی تا به هیچ جا نرسی ... اینجا همش یه بیابونه ... یه جاده‌ی هیچ‌طرفه ...
...

sweat november ...

I remember quite clearly now when this story happened ... the autumn leaves were floating and measured down to the ground, recovering the lake where we used to swim like children , on the sun dare to shine .

That time, ... we used to be happy .. well, I thought we were . But the truth was that ... you had been longing to leave me, not daring to tell me. On that precious night, watching the lake, vaguely conscious ... You said: Our story was ending.

Now I'm standing here, no one to wipe away my tears , no one to keep me warm, and no one to walk along with ...

The rain was killing the last days of summer ... you had been killing my last breath of love , since a long time ago... I still don't think I'm gonna make it through another love story , you took it all away from me .

And there I stand, I knew I was gonna be the ... the one left behind , but still I'm watching the lake, vaguely conscious and I know ... it is ending ...


the story (for download: 2.3 mg)

پ.ن. این آهنگه کوپیرایتش مال یاسیه :)
...

آدمک باید بودن تا بودن.
...

من یادم نبود اون رو تانکش مسلسل داره ... منو کشت .
...

دختری که باباش یادش نیاد و هیچ وقت سراغشو نگیره حتماً به مامانش رفته.

...

بعضی وقتا هم باید بری زیر تانک ... منم الان به خودم نارنجک بستم دنبال تانکش دارم میگردم ...

دیدی تو هم مثل بقیه وقتی دور شدی دور شدی ؟ دیدی نیستی ؟ حتی فکر کنم قیافت هم با اون قیافه‌ی شب اول نوامبر فرق کرده ... هی راستی دلم هوس کرده بعد از ساعت دوازده برم فرحزاد .. شاید تنها ... آخه تو که دیگه نیستی !

گفتم که دارم دنبال تانکش میگردم ... تانک خوب کسی سراغ نداره ؟
...

خب بعضی وقتا شک می‌کنی که دوسش داری ٬ حتی بعضی وقتا هم فکر می‌کنی داری عاشقش میشی . بدیش اینه که حتی نمیدونی باید دوسش داشته باشی یا نه ... هر چی باشه یارو دیووونه‌ست ... خله !! حالیش میکنی که نباید بذاره تو هم اونو دوست داشته باشی ... چن روز میگذره ... دیدی حالا ... گفتم که یارو دیووونه‌ست ... خوب همین که حداقل بعضی وقتا هست بسه ... بیشترش خطرناکه ! دیووونه‌ست ...
...

همممم ... اینجوری دیگه نمیشه ادامه داد . باید سعی کنم خودمو گول بزنم ... باید بتونم ...
...

فلسفه چیز خوبیه ولی فقط به عنوان هابی ... کلاً اینکه هر کسی واسه خودش و زندگیش فلسفه داشته باشه خیلی چیز خوبیه به شرطی که نخواد طبق اون فلسفه زندگی کنه ... نه نه فلسفه دکور خوبیه واسه آدما ٬ همین.

...

آدما که بهت نزدیک میشن همچین دندوناشون هم تیزتر میشه ... اصلاً معنی صمیمی شدن همینه دیگه نه ؟
...

فلسفه‌ی بعضی زندگی کردنا هم مثل سکس میمونه ولی بدون ارگاسم ... خیلیا تو زندگیشون هم باکره‌ن آخه ! باکره‌های احمقی که دیگه اندشن .
...

دوستای خوب ... برای بچه‌های خوب ... هیییی ... بزرگ شدیم دیگه ... زندگی ... سگ تو روحت .

...

خب من همیشه گفتم ٬ دختر جنده‌ش خوبه ٬ ولی مادر جنده نه .

...

نماز خوندم .... خوشم اومد. احساس کردم دیگه خوب دیوونه شدم ... الان عرفان خونم زده بالا . خدایا مرسی که به فکرم بودی :x
...

این دخترا رو دیدی که خیلی با فلسفن و در مورد همه‌چی از متالیکا گرفته تا زندگی و خلقت و سکس کلی بلدن فلسفه بافی کنن ٬ ولی یه غذا واسه شوهراشون بلد نیستن درست کنن ... ریییییییدن.

...

خواستم فکر کنم یه مدت ... نشد . به من فکر کردن نیومده .

...

آدما .... رنگا .... زندگی ....