...
26/2/6
...
بدم میاد.
...
اولین باری که عاشق بیورک شدم واسه فیلم Dancer in the Dark بود، بعد آهنگای عجیبش. حالا هم این کلیپی که خودش ساخته واسه این آهنگی که خودش نوشته و خودش خونده !




Pedalling through
the dark currents
I find an accurate copy
a blueprint
of the pleasure in me

Swirling black lilies totally ripe

A secret code carved : a secret code carved

Swirling black lilies totally ripe

He offers a handshake
crooked
five fingers
they form a pattern
yet to be matched

Swirling black lilies totally ripe

On the surface simplicity
but the darkest pit in me
is pagan poetry
pagan poetry

Swirling black lilies totally ripe

Morse : coded : signals
they pulsate : they wake me up
from my
hibernate

On the surface simplicity
but the darkest pit in me
is pagan poetry
pagan poetry

I love him

This time : I'm gonna keep me to myself
This time : I'm gonna keep my all to myself

She loves him

But he makes me want to hand myself over

She loves him
...
آره هیچ‌چیز ثابت نمیمونه
همه چیز حرکت میکنه ٬ همه چیز تغییر میکنه ٬ همه چی.

فقط این حرکت ٬ این تغییر ٬ همه‌ش تو یه دایره‌ست ... همه چیز میچرخه ٬ با شعاع‌های مختلف .. دور خودش.



Near The End

And when you fell you're near the end
Will you just turn it over and start again
Is there a stirring in your heart
As the time comes when we will have to part?

And when you fell you're near the end
And there's a stranger where once was a friend
And you are left without a word
Only the whispers that you've overheard

Standing in silence, holding my breath
Disconnected and dry
And though I'm certain that there's nothing left
To hold on to, to give or to try
Some things never change, no don't ever change
And I'm feeling the cold
Thinking that we're getting older and wiser
When we're just getting old

And when you feel you're near the end
And what once burned so bright is growing dim?
And when you see what's been acheived
Is there a feeling that you've been deceived?
...
i just had one of my deepest timeless mental orgasms ever ... kaash mitoonessam alan naghashi konam.
...
خلاصه ی همهی چیزایی که امشب دیدم تو این چند ساعت میشه همین یه آهنگ.
...
کلی پست که پرید
یه هو ، نمیدونمم چرا !
یه کلی رویا بود. توش تا خیلی سال بعد رفتم جلو
کلی حرف
حرفای تلخ ، حرفای قشنگ
چقد که من این خلسه رو دوست دارم
از اینا که میرسی به جایی که بعد زمان رو میتونی حذف کنی ، بعد توش آروم آروم دور شی. از هر جهتی که بخوای.
اگه یادم بمونه پستام رو دوباره مینویسم بعدا.
...

"So why did I do it? I could offer a million answers, all false. The truth is that I'm a bad person, but that's going to change, I'm going to change. This is the last of this sort of thing. I'm cleaning up and I'm moving on, going straight and choosing life. I'm looking forward to it already. I'm going to be just like you; the job, the family, the fucking big television, the washing machine, the car, the compact disc and electrical tin opener, good health, low cholesterol, dental insurance, mortage, starter home, leisurewear, luggage, three piece suite, DIY, game shows, junk food, children, walks in the park, nineto-five, good at golf, washing the car, choice of sweaters, family Christmas, indexed pension, tax exemption, clearing the gutters, getting by, looking ahead, the day you die."
...

Camel - End of the Day

Searching for fragments
of old yesterday,
I stand at the edge
of my childhood to find,
I long for the shadows
that danced at the end of the day...
...
میدانی ستاره دور است
و شب سرد.
آن روز که تو با نگاهت ستاره میچیدی،
من نگاهم به تو دوخته بود
تو آسمان را گشتی
و ستاره‌‌ ات را چیدی
سهم من از همه‌ی ستاره‌ها
تو بودی
صبح که شد
ستاره‌ها همه رفتند
و تو رفتی که ستاره‌ات را دوباره پیدا کنی
شاید تا آن گوشه‌ی دیگر دنیا که هنوز شب بود
اما من
بی‌تو
تا همیشه منتظر شب ماندم
و هر شب آسمان را به دنبال تو گشتم.
میدانی ٬
ستاره دور است
و شب سرد.
...
چشمام رو میبندم
دلم رویای خوب میخواد
چشمام رو باز میکنم و با چشم باز تخیل میکنم
میریم بین درختا ٬‌ روی زمین
با کلی برگ زرد روی زمین که هنوز خشک نشده
شراب میریزم که مست کنم
میدونم وقتی که مست میشم چی میشه
مست میشم
لطیف میشم ٬ مهربون میشم ٬ حتی بیشتر از اونی که باید
حالا چشمام رو میبندم
بالیشم رو بر میگردونم و روی تخت غلت میزنم
چشمام رو باز میکنم و به دیوار زل میزنم
دستم رو دراز میکنم و کف دستم رو به سردی دیوار میچسبونم.
اشکام رو پاک میکنم و چشمامو میبندم.
...

این نوشته و آهنگ مال دو سال پیشه.
دو سال بعد وقتی که به خودم میام ... چیزی ازم باقی مونده؟

خیلی ساده ست : من تو رو دوست دارم . زیاد . ولی تو ارزش دوست داشتنی که به پات ریخته میشه رو نمی‌دونی . خب عیبی نداره ٬ به قول دایی‌پیره ٬ چیزی که عوض داره گله نداره . عوضش:

یکی هست که منو دوست داره . من سعی می‌کنم این قضیه رو درک کنم . ولی ... نه !! من هیچ‌وقت نتونستم ارزش دوست داشتن اون رو درک کنم. شاید من خیلی آدم بدی (پستی)باشم از این جهت ٬ درست مثل تو ! ولی هنوز چیزی که عوض داره ...

خب یکی دیگه هست که اونی که منو خیلی دوست داره ٬ خیلی دوست داره . فکر می‌کنی اونی که منو خیلی دوست داره با اون آدمه چی کار کرده ؟ قدر دوست داشتنش رو چقد دونسته . خب بهت می‌گم ٬ خیلی ساده ٬ حقش رو کف دستش گذاشته . به نظرت اون آدم بدیه یا آدم پستیه ؟ می‌دونی اون حق داشته ولی هنوزم چی ؟ چیزی که عوض داره ...

یکی هم هست که عاشق اونیه که عاشق اونیه که منو خیلی دوست داره !! راستش رو بخوای اصلاً روم نمیشه بگم اونی که عاشق اونیه که منو خیلی دوست داره چه برخوردی کرد با اونی که عاشقشه . آخه چیزی که عوض داره که گله نداره !!

ببین ... تو عاشق یکی بودی که اون عاشق تو نبود . یادته می‌گفتی چرا آدما اینقده آدمایی که عاشقشون میشن رو اذیت می‌کنن ؟ یادته یکی عاشق تو بود ؟ یادته آخرش چی شد ؟ خب ... نه نه نه !! تقصیر تو نبود . تو کار دیگه ای نمیتونستی بکنی . تو خودت داشتی زجر می‌کشیدی ٬ ولی ... خودت رو بذار جای یه نفر که از بیرون داره به قضیه نیگا می‌کنه . یکی که اعتقاد داره چیزی که عوض داره گله نداره ...

خب خیلی ساده‌ست نه ؟ دوست داشته شدن ارزشمنده . دوست داشتن مقدسه . دوست داشته شدن مقدس تر . ما آدما ذاتن پستیم . ما آدما عوضی‌ایم . ما آدما ... هیچی . ما آدما آدم بشو نیستیم.

چرا ؟ چون خوب بودن سخته ! خیلی سخته . آها یه چیز دیگه . ما آدما بی‌جنبه ایم . ما آدما بیشعوریم . ما آدما قدرنشناسیم . ما خودخواهیم ٬ حسودیم ٬ بدجنسیم . هرچقد هم که خوب باشیم ٬ بازم بدیم . همیشه به فکر خودمونیم . چند بار تا حالا تو رابطه‌ی دونفره خودمون رو گذاشتیم جای نفر دیگه ؟! تو ٬ من ٬ اون ٬ اون یکی ٬ اون یکی دیگه ٬ و ... چند بار تا حالا وقتی کار به سختی کشیدن و زجر دیدن رسیده فکر سختی و زجری که اون‌یکی دیگه باید بکشه رو کردیم ؟ چند بار تاحالا از حق خودمون گذشتیم ...

مهم نیست چند بار ... مهم اینه که ما آدمیم. هر چند بار .. کم یا زیاد ... کم میاریم . کــــــمممم ... م یییی آ ر ییییی م .

من کم میارم ٬ تو کم میاری ٬ اون کم میاره ٬ ما کم میاریم ٬ همه کم میارن ...

خب پس چی ؟ چیزی که عوض داره ... گله چی ؟! ... نداره !

من این بازی رو زیاد کردم : تو نیکی می‌کن و در دجله انداز ... چشم بسته . مثل یه احمق .. مثل یه دیووونه ٬ تهی از هر چی منطقه . من خیلی وقتا الکی الکی خودم رو زجر دادم . به خاطر خیلی چیزایی که ممکنه تو یا هر کس دیگه‌ای با دونستنش به من بگه احمق یا ممکنه کلی قربون صدقم بره که تو چه قدر خوب و مهربونی یا ممکنه ... مهم نیس چی ممکنه . مهم اینه که من فکر هیچ کدوم اینا رو نمیکردم . من وقتی داشتم نیکی می‌کردم فکر نمی‌کردم . ولی الان دارم فکر می‌کنم ٬ به چی ؟!! به این که دارم با فکر کردن زجر می‌کشم . به این که دارم فکر می‌کنم که دیگه نمتونم بدون فکر کردن ... دارم از خودم ٬ از خوب بودنم فاصله می‌گیرم . دارم از خیلی چیزا جدا میشم . دارم زشت میشم . من سعی خودم رو کردم . ولی نشد . شد ٬ ولی طول نکشید . طول کشید ٬ ولی کافی نبود.

من خستم . تو خسته ای . اون خسته‌ست . همه خسته‌ایم . اینجا آخر خطه ٬ ایستگاه آخر . همه چی کم‌کم داره تموم میشه . همه‌چی داره بد تموم میشه . حتی منی که خیلی فکر می‌کردم زرنگم ٬ خیلی می‌تونستم خودم رو کنترل کنم ٬ دور و برم رو کنترل کنم ٬ به خیلی چیزا ٬ خیلی رابطه‌ها ٬ خیلی اتفاقا خواسته ناخواسته جهت می‌دادم ... منی که با تمام دیوونگیم هیچ عاقلی رو آدم حساب نمی‌کردم ٬ من خودخواه عوضی لاشخور خودم ... من ریییییدم ... من اشتباه کردم ... و دارم این اشتباه رو تکرار می‌کنم . دارم دوباره و سه باره از این خره لگد می‌خورم ... اون سوراخه بود ... من دوباره انگشتم توشه و زنبوره داره واس خودش حالی می‌کنه با دونه دونه انگشتای من .

بارون نمیاد .
.
.
.
حالا داره بارون میاد
.
.
.
خب ... که چی ؟ الان بازم بارون نمیاد . میای بریم بیرون‌ ؟ فرض می‌کنیم که بارون میاد ... بارون دوست داری ؟ اصلاً به تخمم . مگه وقتی بارون میومد بهت گفتم بریم بیرون اومدی ؟
.
.
.
علی ... میدونی چیه . من کامنت می‌خوام . کامنتای تو رو . می‌خوام واسم فال بگیری . می‌خوام نرم . می‌خوام همین جا بمونم . همین سالی یه بار دیدنت هم بسمه . می‌خوام بیام خونتون . می‌خوام حرف بزنی . می‌خوام برات حرف بزنم . می‌خوام بهم نماز خوندن یاد بدی . می‌خوام برام نقاشی کنی . می‌خوام برام برقصی . می‌خوام برام مشروب بریزی . می‌خوام منو ببری کافه نادری . می‌خوام چشمام رو با دستت بگیری زل بزنی به بزرگترین مردمک دنیا ... می‌خوام ن رم که نصفه شب زنگ بزنی بیدارم کنی برام جک فلسفی بگی . می‌خوام برف بیاد بریم جمشیدیه . می‌خوام واست از عاشق شدنم بگم تو از عاشق نشدنم بگی . می‌خوام برات حرف بزنم تو برام گریه کنی . علی سه هفته دیگه من تو این دنیا بیشتر نیستم . بعد دیگه نمیبینمت ٬ به همین سادگی ... چیزی که عوض داره چی ؟‌گله نداره !! خب خیلیا هم هستن که نسبت به من همینجورین .

مگه تو به من رحم کردی ؟ مگه من به تو رحم کردم ؟ مگه من به خیلیا رحم کردم ؟ مگه خیلیا به من رحم کردن ؟ مگه خیلیا به هم دیگه رحم کردن ؟ مگه من به خودم رحم کردم ؟ پس چی ؟

میترسم اگه ادامه بدم کار به جاهای باریک بکشه واسه همین یه سه نقطه میذارم مثل همیشه ٬ جای همه‌ی حرفایی که باید گفته بشه و من نمیگم .
.
.
.
من احتیاج به حرف زدن دارم . با یه دوست . ولی من دیگه دوستی ندارم . که اینجا ٬ اگر مهتاب می‌بارد ٬ صدایی جز هیاهوی مترسک‌ها نمی‌آید . تمام کوچه‌ها دلتنگ دلتنگند ... هوا سرد است .

می‌دانی دوست من ٬ می‌دانی دوست قدیمی‌من ... می‌دانم که می‌دانی ... که خود برایم نوشتی:

کلمه ها آمدند

          گفته شدند
          شنیده شدند
          نگاه شدند
          و دیده شدند

و آدمها ...
رفتند و روز تمام شد
و شب شد.
و شب ساکت است،
                    و تاریک است
                    و آرام است ...


همین.

امضا: دیوانه‌ی خسته ایکه تنها سه هفته مهلت دارد.


تنها سه هفته ...
سردمه.
...
and a requiem for a dream ...
...
...
و باد
باد نمی داند
بوزد ، برود ،
وزيده است يا رفته ؟ ...
...
وبلاگ خالی ساکت سفید بی خواننده
چقد دلم میخواد رو تنت بنویسم و بنویسم و بنویسم ...
ولی ساکت میشینم
تنت رو میخونم و میخونم و میخونم
و منتظر میمونم
...
ساکت میشم
هر روزم ساکت تر میشم
حرفام جمع میشه تو چشمام
وقتی که تنهام چشمام زیاد حرف میزنن
به سقف نگاه میکنم
از خودم میترسم.
...
تمام روز جلوی چشمم بود
خوابیده بودم روی تخت
چشمام رو میبستم
خوابم میبرد
بیدار میشدم
ولی اون همون جوری چشبیده بود به پشت پلکام
همه چی هم واقعی بود
ملموس
و اون هیچ وقت نمیتونه بفهمه
من نمیذارم بفهمه
...
گاهی گذشته از همه یِ وزيدنهايش
می ماند باد
در پيچ كوچه ای
و نگاه می كند: پنجره را
و زير پنچره: درخت را
و پایِ درخت: سايه را
می چرخد زمين و سايه بلند می شود
كوتاه می شود
پاييز می شود ــ بهار و
بهار می كند درخت

و در زمستانش
ديگر درخت نمی داند
كه آمد و رفته ؟
پنجره نمی داند
كه بازاست يا بسته ؟
و باد
باد نمی داند
بوزد ، برود ،
وزيده است يا رفته ؟
.....


گهگاهی هم چنگ می زند
بر سيمِ خارداری
كه نوزد ديگر
و بماند
مثلِ يك تكه پارچه یِ ريشْ ريشْ
و بالْ بالْ بزند
در بادِ ديگری
اين باد.....

باد
اما نمی داند تا كجا بوزد
كه پيدايت كند
بر تو بپيچد و
عريانت كند

شايد برایِ همين است كه گاهی ازلایِ پنجره یِ نيمه بازی می گذرد
لته هایِ روميزی را می جنباند و ليوانی را می اندازد،
كاغذها را پراكنده می كند و كتابها را به سرعت برگ می زند
بر می گردد ، خانه را می چرخد و
بيهوده ، بيهوده راهی ميجويد كه بازگردد
بازگردد ، برود
اما تا كجا برود

و نمی داند ، باد نمی داند
تا كجا بوزد
چرا بوزد
تا چه كند؟
...
می بينی چه بزرگ شده م؟
ديگه همه ش چشمم به در نيست.
حالا ياد گرفته م به ديوار خالی روبرو نگاه کنم.
بزرگ ترم می شم حالا،
وايستا.
...
این یادم رفته بود.
امروز که پیداش کردم ، خشکم زد.
یادم اومد اون خوابم رو.
و فهمیدم که تعبیر شده .. و چه دردناک تعبیر شد .. اون خواب ...

یاد خواب دیشبم افتادم.
که میترسم از اینکه تعبیر شه
که بغض میکنم و فرو میدمش و به روی خودم نمیارم.
ولی میترسم
وقتی که این mon amour رو گوش میدم
خیلی میترسم ...
...

...
az oon khaabaa bood ke tekoonet mideh
ke bidar mishi tekoon nemtooni bekhori
ke yekolli mangi
ke kam kam ashket raah miofte
ke gerye mikoni az hame ye tahe delet
ke dobare hame chi o mibini
ke delet tang mishe
ke delet tang mishe
ke delet tang mishe
ke delet be haal e khodet misooze
ke zang mizani mige gerye nakon khaabet alaki boode
vali to midooni ke alaki naboodeh
to midooni ke khoone he vaghe'i boode
ke otaghe vaghe'i boode
ke oonam vaghe'i boodeh
hata oon mashine ham vaghe'i boode
ke oon pesare ham vaghe'i boode
ke hame chi vaghe'i boode
hala vahge'i too badan, che farghi mikoneh
ba'd ghat mikoni
ba'd tanhaa mishi
lahaf o mikeshi roo saret
ghalt mizani o be balishet niga mikoni
oonghadar niga mikoni ta khaste shi o cheshmat o bebandi
cheshmaat o mibandi
vali delet tange hanooz.
kheyli e ziaad
...
man mamanam o mikhaam :(((
...
az feburary badam miaad. nahse . har saal nahstar az parsal. hamishe.
...
messle ye naghashi e ghadimi e khaak gerefte, gooshe ye shirvooni e ye khoone ye ghadimi.

man.

.
...
gaahi fek mikonam dige hich vaght nemtoonam tanhayim o ba kasi ghesmat konam. enghadar sanginam ke .. kheyli.
vali zood pashimoon misham. mitoonam hanooz tasavor konam. hanoozam ye chizayi yadam miaad ke ba inke dastam beheshoon nemirese, vali delam mikhaad do'a konam.
...
che quali daram mikhoonam man :)

p.s. labkhand e gohi ! :)
...
delam weblog e jadid mikhaad.
ye jaayi gheyr az divooneh.
ye jaaye gom.
ye jaayi shabih e ye mazrae ye khali.
ke toosh baad biaad.
ke baadesh sedaa daashte baashe.
bege hoooo hoooo.
...
inja barf oomadeh. hame chi o shoste sefid karde borde.
man zir e barfaa khaabam.
...
yadam narafteh, ghablanam injoori mishodam.
ye ho ham ye chizayi mibinam ke nabayad bebinam.
ayande ro mibinam.
messle gozashte ke mibinamesh.
ba'd mitarsam.
chon tarsnaakeh.
chon khoob nist.
chon taghsir e mane,
vali taghsir e manam nist.
ba'd mitarsam.
milarzam.
saram o ghayem mikonam.
mitarse.
mige chi shod mage?
nemitoonam begam chi shod khb.
nemitoonam tarif konam.
nemitoonam neshoonesh bedam chi didam.