....
گفتم: «یكی از ویژگیهای تبعید این است كه تعادل آدم به هم میریزد. وقتی آدم سر جای خودش نباشد دیگر فرقی ندارد كجاست، مهم این است كه سرجاش نیست.»
«میدانی جای تو كجاست؟»
سر تكان دادم و پا شدم به چارچوب در حمام تكیه دادم. سکوت خانه را برداشته بود و من دنبال کلمهای میگشتم که مرا نجات دهد.
پری دست راستش را به نرمی گذاشت قسمت چپ سینهاش، و با كوچك كردن چشمهاش گفت: «اینجا.»
نگاهم از توی آینه روی كمرش میچرخید، و منتظر بودم ببینم كی بلند میشود برود دوش بگیرد.